[ad_1]
بایرام ممدوف – عکس © وحید علی اف
باجرام ممدوف یک فعال جوان آذربایجانی بود که به ناحق در سال 2016 زندانی شد و سپس با عفو ریاست جمهوری آزاد شد. وی از سال 2020 برای آموزش در استانبول بوده است. در تاریخ 2 مه ، وی را در شهر ترکیه مرده پیدا کردند. داستان خودش
در زندگی من ، فقط یک مداحی برای پدرم که در سال 2012 درگذشت نوشتم. این متفاوت است. نوشتن درباره شخصی که هنوز خیلی جوان بود و برنامه های بزرگی داشت ، دشوار است. در اینجا داستان یک جوان فعال آزربایجانی است که در تاریخ 2 مه در استانبول کشته شد.
با مرور پست های بی شماری که به مناسبت عید در شبکه های اجتماعی اختصاص داده شده است ، نمی توان عصبانی شد نه تنها به این دلیل که وی در سن 26 سالگی درگذشت ، بلکه همچنین به دلیل رنج وحشتناکی که برای نظرات و فعالیت هایش به وی وارد شده بود.
او می گوید: “عید مثل بقیه نبود.” نوشته شده است در فیس بوک ، زندانی سیاسی سابق انار ممدلی: “او جایگاه ویژه ای در میان سایر فعالان جوان دارد. او پوپولیست نبود. او انتقاد از خود را داشت و برای تحصیل در خارج از کشور سخت تلاش می کرد.
“در این کشور و به طور کلی در جهان ، پیشرفت فقط به لطف افرادی مانند بایرام امکان پذیر است […] اگر افرادی مانند بایرام نبودند ، کلاهبرداران دوباره با آن کنار می آمدند. جایگاه بایرام در تاریخ پیشرفت جاودانه است. ” نوشته شده است آکادمیست آلتای گویوشوف.
“شما یک دوست خوب ، پر انرژی ، صاحب اصول بودید. نباید این اتفاق می افتاد. ” نوشته شده است فعال Ulvi Ismail در فیس بوک.
“درد و ضربه بایرام را کشت. هیچ یک از ما تصور نمی کنیم که بلافاصله چه چیزی در زندان دیده است. او هرگز خود را شاهد نمی دانست. او هرگز در مورد شکنجه صحبت نکرد. وی گفت: “کسانی که سلامت روانی وی را از بین بردند کسانی هستند که منجر به مرگ وی شدند.” نوشته شده است محقق و نویسنده بهروز صمدوف.
من در زمان بازداشت با بارام ملاقات کردم. او یکی از دو “زندانی” بود دیوار نویسی “، در ماه مه سال 2016 پس از پاشیدن نقاشی روی دیوار بر روی مجسمه حیدر علی اف رئیس جمهور سابق دستگیر شد. این دیوارنوشته ها در یک طرف مجسمه” روز برده مبارک “به زبان آذری خوانده می شود (بازی با عبارت” روز گل مبارک “، تعطیلات ملی آذربایجان که مصادف با سالروز تولد حیدر علی اف است) و “Fuck the system” از سوی دیگر.
پس از دستگیری در 11 مه 2016 ، باجرم توسط پلیس مورد ضرب و شتم قرار گرفت. در 12 ماه مه ، وی به اتهامات دروغین مواد مخدر به چهار ماه بازداشت محکوم شد. بعد، در یکی از شهادتهای خود ، باجرم شکنجه ای را که متحمل شده است به طور گسترده و با جزئیات شرح داد.
باجرام در ادامه نوشت كه پس از مجبور كردن سوار شدن به اتومبیل با سه نفر كه قبلاً هرگز ندیده بود ، وی را به كلانتری و بازداشتگاه سابونكو بردند و در آنجا توسط هفت یا هشت مرد كه آنها با لباس پلیس نبودند مورد ضرب و شتم قرار گرفت. هنگام ضرب و شتم ممدوف ، مردان مرتباً از او می پرسیدند که چرا از این نقاشی های دیواری عکس گرفته و همکارانش چه کسانی هستند؟ اما ممدوف نتوانست پاسخ دهد: او بلافاصله از هوش رفت. “آنها من را بیش از پیش کتک می زدند و از من می خواستند که اتهامات را بپذیرم [accuse di droga]. آنها به من توهین کردند. آنها شلوارم را درآوردند و تهدید کردند که با یک قمه به من تجاوز می کنند. من چاره ای جز قبول اتهامات ، اعتراف و امضای شهادتینی که به من داده شده بود نبودم. “
در 8 دسامبر 2016 ، عید بود محکوم تا ده سال زندان به جرم نگهداری و قاچاق مواد مخدر. که در اعلام دنیس کریووشیف ، معاون مدیر عفو بین الملل در اروپا و آسیای میانه ، در همان روز آزاد شد ، این ادعاها را “به وضوح ساختگی” توصیف کرد تا وی را به خاطر فعالیتهایش مجازات کند. “این حکم طولانی و تکان دهنده پس از بازداشت طولانی ، غیرضروری و خودسرانه ، ضربه سختی به کلیه فعالان صلح طلب آذربایجان است.”
گیاس ابراهیموف ، یکی دیگر از فعالان ، حکم مشابهی را متحمل شد و هر دو علی رغم تقاضاهای زیادی برای آزادی فوری ، مجازات خود را گذراندند.
باجرام و گیاس سپس با بخشش ریاست جمهوری در سال 2019 آزاد شدند. چه کنایه: پسر رئیس جمهور ، که مجسمه اش موضوع نقاشی های دیواری مجرمانه بود ، پس از سرقت سه سال از زندگی آنها و خسارت دائمی ، فعالان را عفو کرد. این فقط برای این است که او بعداً بتواند از رحمت آنها سربلند شود.
در تاریخ 13 فوریه 2020 ، دادگاه حقوق بشر اروپا به اتفاق آرا نقض مواد 3 (ممنوعیت رفتار غیرانسانی یا تحقیرآمیز) ، 5.1 (حق آزادی و امنیت) ، 5.4 (قانونی بودن بازداشت) ، 10 (آزادی بیان) و 18 (سو abuse استفاده از محدودیت ها در کنوانسیون) و همچنین ماده 5 کنوانسیون اروپایی حقوق بشر. دیوان بین المللی دادگستری همچنین به آذربایجان دستور داد تا به هر متقاضی 30 هزار یورو در قبال خسارت غیرمالی و 6000 یورو در قبال هزینه و هزینه پرداخت کند.
باجرام قصد داشت این پول را برای تحصیلات خود در خارج از کشور ، که همیشه آرزویش را داشت ، خرج کند و برای این کار به استانبول رفت.
رئیس استانبول
در نوامبر سال 2020 ، Bajram به استانبول نقل مکان کرد و در آنجا آپارتمانی را در منطقه Kadıköy اجاره کرد و درخواست اجازه اقامت کرد. وی در کلاس انگلیسی بود و برای امتحانات آیلتس که در بیشتر دوره های تحصیلات تکمیلی مورد نیاز است آماده می شود. او به دانشگاه های مختلفی مراجعه کرد. “من چندین توصیه نامه برای بایرام نوشتم. او منتظر خبری از چوینگ بود [programma di borse di studio] و به برخی از دانشگاههای کانادا و دانشگاه اروپای مرکزی مراجعه کرده بود [in Ungheria]. وی می خواست غرامت دریافتی خود را در دادگاه حقوق بشر اروپا برای آموزش خود خرج كند. “” انار ممدلی در مصاحبه ای به من گفت.
دوستانش می گویند بایرام به آموزش اعتقاد دارد. بسیاری در فیس بوک نوشتند که او می خواهد برای کمک به دیگران و انجام کارهای خوب به آذربایجان تحصیل کند و به آذربایجان بازگردد.
عید آخرین بار در تاریخ 29 آوریل مشاهده شد. وی با الگیز قهرمان ، زندانی سیاسی سابق دیگری که در زندان ملاقات کرده بود ، ملاقات کرد. این دو تا 2 مه در تماس بودند. سپس بایرام دیگر از پاسخ دادن به تماس ها و پیام ها منصرف شد سپس یکی دیگر از دوستان ، وحید که پس از تماس 3 و 4 مه با بایرام جوابی دریافت نکرده بود ، برای اخبار با الگیز تماس گرفت. در تاریخ 4 مه ، گروهی از دوستان بایرام به آپارتمان وی رفتند و تمام وسایل وی را از جمله تلفن همراه و کارت شناسایی وی در محل خود یافتند. در ابتدا ، آنها فکر می کردند که او می تواند بیرون برود و برگردد ، زیرا ساعت عصر در 17:00 نزدیک می شد (ترکیه در ساعت 17:00 در تاریخ 29 آوریل در بازداشت است. وقتی بایرام حاضر نشد ، آنها تصمیم گرفتند با پلیس تماس بگیرند و خبر ناپدید شدن را گزارش دهند.
از طریق تلفن ، پلیس به الگیز گفت که تنها در صورت ثبت شکایت توسط شخص اقوام درجه یک شکایت می کند. از آنجا که این امکان وجود نداشت ، الگیز به هر حال به کلانتری رفت و او را به ایستگاه دیگری در کادکوی هدایت کردند و در آنجا گفت که دوستش ناپدید شده است و از 2 مه دیگر هیچ خبری نداده است. او عکس باجرم را به پلیس نشان داد. سپس افسران وظیفه به الگیز اطلاع دادند که در تاریخ 2 مه در مودا (منطقه ای آب در همان محله) جسدی ناشناس پیدا کرده اند. الگیز وقتی عکس ها را دید تأیید کرد که عید است.
الگیز پس از شناسایی بایرام ، سعی کرد اطلاعات بیشتری کسب کند: آیا او را به سردخانه منتقل کردند ، آیا کالبد شکافی انجام شد ، آیا او قبلاً دفن شده بود ، علت مرگ چیست؟ اما پلیس به الگیز گفت که آنها هیچ اطلاعات دیگری به جز اظهارات شاهدان عینی ندارند که باجرم برای بازیافت دمپایی های خود به آب پرید و پس از شنا 20-25 متر از ساحل غرق شد افسران به الگیز گفتند که صبح روز بعد برگردد.
در تاریخ 5 مه ، الگیز بهمراه گروهی از دوستان دیگر به اداره پلیس بازگشتند. در ابتدا به آنها گفته شد که سو a تفاهم وجود دارد و آنها اطلاعات غلطی دریافت کرده اند: آنها نمی دانستند جسد عید کجاست. سرانجام ، آنها اعتراف کردند که بایرام در سردخانه است.
در حالی که منتظر به روزرسانی های اضافی هستیم ، من به بایرام ، خانواده اش ، دوستانش فکر می کنم. اگر به بهانه های دروغین به ناحق دستگیر و زندانی نمی شد ، او احتمالاً زندگی بسیار متفاوتی داشت. وی مورد شکنجه ، تهدید به تجاوز ، ضرب و شتم و توهین قرار نخواهد گرفت. او مردی جوان و پر از امید و آرزو می ماند. و بنابراین دوست دارم آن را به یاد بیاورم.
آیا به عضویت در OBC Transeuropa فکر کرده اید؟ شما از کار ما پشتیبانی خواهید کرد و مقالات پیش نمایش و محتوای بیشتری دریافت خواهید کرد. مشترک شدن در OBCT!
[ad_2]